خدادادی یا اکتسابی بودن عصمت اهلبیتعصمت، وجود ملکهای است در انسان معصوم که او را از گناه و خطا باز میدارد. به باور شیعیان، پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و اهلبیت (علیهمالسّلام) دارای عصمت هستند و عصمت آنان بر اساس لیاقت و امتحان است، زیرا اگر خدادادی محض باشد، هیچ ارزشی ندارد و فضیلت محسوب نمیشود. ۱ - منشا عصمت در معصومیننکته اساسی در بحث عصمت این است که باید دید منشا عصمت در معصومین چیست؟ بنابر اعتقاد شیعیان که با دلایل محکم و قاطع قابل اثبات است، منشا عصمت معصومین علم قطعی، شهودی و وجدانی به حقایق امور و عواقب اعمال است، بهطوری که سبب میشود اراده انسان قوی و در نفس او قوهای ایجاد شود که او را از انجام گناه و لغزش محافظت میکند. این علم، علمی است که دارنده آن صاحب چشم بصیرتی میشود که عواقب، آثار و لوازم گناه و ترک واجبات را در دنیا و آخرت با تمام وجود لمس میکند. و از انسان موجودی میسازد که در تمام عمرش حتی بهاندازه زرهای با دستورات پروردگارش مخالفت نمیکند و حتی فکر انجام معصیت و یا ترک واجب در مخیله او نمیگنجد. ۱.۱ - علم بازدارنده در سایر انسانهااین مساله حتی در برخی موارد برای سایر انسانها نیز اتفاق میافتد، مثلاً انسانی که میداند در داخل این ظرف زهر خطرناکی است، هرگز از آن نخواهد نوشید و حتی فکر خوردن آن را نیز نخواهد کرد، زیرا انسان به کشندهبودن زهر علم قطعی دارد و این علم باعث میشود که انسانها در تمام عمرشان حتی یک بار مرتکب آن نشوند، با اینکه هر انسانی مختار است و هر وقت که اراده کند میتواند با خوردن خودکشی کند، چنانچه هستند انسانهای ضعیف النفسی که حتی با دانستن کشنده بودن زهر، با خوردن آن خودکشی میکنند. و یا مثلاً هر انسان عاقل، آگاه و آبروداری که در جامعه دارای منصب و مقام رفیعی است، هرگز اتفاق نمیافتد که بدون لباس و لخت و عریان در ملا عام ظاهر شود، با اینکه در انجام آن کاملا مختار است، اما چون به عواقب آن آگاه است، حتی انجام آن را تصور نمیکند. و یا مثلاً مادری که فرزندی شیرخواری دارد، هر گز تصور این را نمیکند که چاقو بردارد و سر فرزند خودش را ببرد، با اینکه این عمل از اعمال اختیاری مادر است، اما علم این شیرخوار فرزند او است و علاقه شدیدی به او مانع این میشود که حتی این فکر پلید را از سر بگذراند. ۱.۲ - علم معصومین به عواقب گناهمعصومین (علیهمالسّلام) از طرفی علم قطعی به عواقب گناه دارند و از طرف دیگر ذات خداوند را به حقیقت شناختهاند و میدانند که با انجام معصیت، از دستور چه کسی سرپیچی خواهند کرد، لذا در تمام طول عمرشان حتی فکر گناه را هم نمیکنند، با اینکه در انجام آن قدرت کامل دارند. مرحوم شیخ مفید (رحمتاللهعلیه) در اینباره میفرماید: العصمة لطف یفعله الله تعالی بالمکلف بحیث یمتنع منه وقوع المعصیة وترک الطاعة مع قدرته علیهما. عصمت، لطفی از جانب خداوند که شامل حال مکلف میشود و او را از وقوع در معصیت و ترک اطاعت باز میدارد، با اینکه آن شخص قادر به انجام آن دو است. ۱.۲.۱ - دلایل اثبات علم معصومینبرای اثبات این علم برای معصومین (علیهمالسّلام) دلایل فراوانی وجود دارد، از جمله درباره حضرت آدم (علینبیناوآلهوعلیهالسلام) میفرماید: وَعَلَّمَ آَدَمَ الْاَسْمَاءَ کُلَّهَا؛ درباره حضرت داود و سلیمان (علینبیناوآلهوعلیهالسلام) میفرماید: وَلَقَدْ آَتَیْنَا دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ عِلْمًا وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنَا عَلَی کَثِیرٍ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ. وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ یَا اَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَاُوتِینَا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ اِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ؛ و نیز میفرماید: عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَی غَیْبِهِ اَحَدًا. اِلَّا مَنِ ارْتَضَی مِنْ رَسُولٍ؛ درباره حضرت یوسف (علینبیناوآلهوعلیهالسلام) میفرماید: وَلَمَّا بَلَغَ اَشُدَّهُ آَتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ. وَرَاوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْاَبْوَابَ وَقَالَتْ هَیْتَ لَکَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ اِنَّهُ رَبِّی اَحْسَنَ مَثْوَایَ اِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ. وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا اَنْ رَاَی بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ اِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ. و باز درباره حضرت یوسف (علینبیناوآلهوعلیهالسلام) میفرماید: وَاِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کَیْدَهُنَّ اَصْبُ اِلَیْهِنَّ وَاَکُنْ مِنَ الْجَاهِلِینَ؛ همچنین از زبان حضرت یعقوب (علینبیناوآلهوعلیهالسلام) وقتی که فرزندانش وی را به خاطر گریه بر حضرت یوسف ملامت میکردند، میفرماید: قَالَ اِنَّمَا اَشْکُو بَثِّی وَحُزْنِی اِلَی اللَّهِ وَاَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ؛ و درباره حضرت لوط (علینبیناوآلهوعلیهالسلام) میفرماید: وَلُوطًا آَتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْقَرْیَةِ الَّتِی کَانَتْ تَعْمَلُ الْخَبَائِثَ؛ و درباره رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: َلَئِنِ اتَّبَعْتَ اَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ؛ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ اَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ اِنَّکَ اِذًا لَمِنَ الظَّالِمِینَ؛ ۱.۳ - اکتسابی بودن عصمتاین علم الهی خاص، لطفی است که خداوند به بندگان برگزیده خودش عطا کرده و سبب و منشا ایجاد ملکه تقوی تا عالیترین درجه آن، یعنی عصمت شده است. مثلاً درباره حضرت یوسف (علیهالسّلام) همین علم باعث شد که مرتکب فاحشه نشود، با اینکه کاملاً در انجام آن مختار بوده است. در نتیجه، عصمت امری است اکتسابی، اما منشا آن علمی است که خداوند به آنها لطف کرده است. ۲ - پانویس۳ - منبعموسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «آیا عصمت پیامبر و اهل بیت (علیهمالسّلام) خدادادی محض است یا این که اکتسابی و بر اساس لیاقت و امتحان میباشد؟». |